فینتک یا فناوریهای مالی معادل Financial technology یا FinTech صنعتی در فضای اقتصادی است و به کمپانیهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند. شرکتهای فعال در زمینه فناوریهای مالی عموما استارت آپ هایی هستند که تلاش میکنند خودشان را در سیستمهای مالی جا بیندازند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند. اساسا این رویکرد که شرکتهای فین تک زیرمجموعه بانکها یا شرکتهای فناوری باشند با روح فین تک در تضاد است و اگر تصور کنیم میتوان خدمات فین تک را درون همان کمپانیهای سنتی ارائه کرد راه خطا را در پیش گرفتهایم.




مرکز ملی تحقیقات دیجیتال (National Digital Research Centre) در دوبلین ایرلند فین تک را اینگونه تعریف میکند:

نوآوری در خدمات مالی؛ این عنوان برای نامیدن گستره وسیعی از اپلیکیشن های فناورانه به کار میرود که در بخش زیادی از ابتدا تا انتهای زنجیره ارزش محصولات مصرفی کاربرد دارند؛ همینطور تازهواردانی که بازیگران فعلی را به رقابت فراخوانده اند و نیز برای نامیدن پارادایم های جدیدی مانند بیتکوین استفاده میشود.

فین تک اشارهای است به اپلیکیشنهای جدید، فرایندها، محصولات و مدلهای کسب وکار جدید در صنعت خدمات مالی. این راه حل ها به ۵ حوزه قابل تقسیم است:
۱. بخش بانکداری یا بیمه که به عنوان بخشهای بالقوه کسب وکار شناخته میشوند. راه حل هایی که برای صنعت بیمه هستند اغلب InsurTech خوانده میشوند.
۲. راه حل هایی که به فرایندهای پشتیبانی از کسبوکارها اشاره دارند مانند اطلاعات مالی، پرداختها، سرمایه گذاری، تامین مالی، مشاوره و فرایندهای حمایت متقابل. یک مثال راه حل های پرداخت موبایلی یا همراه است.
۳. سومین دسته آنهایی هستند که با تمرکز بر بخشی از مشتریان در حوزه هایی مانند بانکداری خرد، بانکداری اختصاصی و بانکداری شرکتی و همینطور بیمه های عمر و غیر آن مشخص میشوند. یک مثال بیمه هایی هستند که کارمزد و هزینه بیمه هایی غیر از بیمه های زندگی را از طریق رفتار مشتری محاسبه میکنند.
۴. چهارم، فرم تعاملی کسب وکار با کسب وکار (B2B)، کسب وکار با فرد (B2C)، مشتری با مشتری (C2C) است. به عنوان یک مثال راه حل های تجارت اجتماعی C2C در این بخش قرار میگیرند.
۵. در نهایت راهحلهایی هستند که با توجه به موقعیت بازارشان گستره وسیعی را شامل میشوند. برخی به عنوان مثال خدماتی مانند سیستمهای مدیریت مالی شخص (PFM) و برخی بر راهحلهای قرضدهی نفر به نفر (peer-to-peer lending).










مطابق آمارهای accenture سرمایهگذاری در فینتک که در سال ۲۰۰۸ حدود ۹۳۰ میلیون دلار بوده ۱۲ برابر شده و در سال ۲۰۱۴ به بیش از ۱۲ میلیارد دلار رسیده است. آنگونه که شهرداری لندن میگوید صنعت نوپای فناوریهای مالی در سالهای گذشته شاهد رشد سریعی بوده است. چهل درصد از نیروی کار شهر لندن در بخشهای خدمات مالی و فناوری کار میکنند. برخی از شرکتهای شناخته شده فینتک مانند Funding Circle، Nutmeg و TransferWise در لندن فعالیت میکنند. در ایالات متحده آمریکا نیز استارتآپهای فینتک متعددی مانند Affirm، Betterment، IEX، Fundera، Behalf، Lending Club، Money.net، Square، Stripe، SoFi، Robinhood، Plaid و Wealthfront فعالیت میکنند.

در اروپا حدود ۱.۵ میلیارد دلار در شرکتهای فینتک در سال ۲۰۱۴ سرمایهگذاری شده است که سهم شرکتهای حاضر در لندن ۵۳۹ میلیون دلار، آمستردام ۳۰۶ میلیون دلار و استکهلم ۲۶۶ میلیون دلار بوده است. بعد از لندن، استکهلم دومین شهر اروپا است که بیشترین سرمایهها را در ۱۰ سال گذشته جذب کرده است. معاملات اروپاییها در فینتک در ۵ فصل متوالی روبه افزایش بوده است و از ۳۷ مورد در فصل چهارم ۲۰۱۵ به ۴۷ مورد در فصل اول ۲۰۱۶ رسیده است.
در آسیا و اقیانوسیه، هاب جدیدی برای فناوریهای مالی در استرالیات از آوریل ۲۰۱۵ شروع به فعالیت کرده است. در حال حاضر بازیگران قوی در صنعت فینتک مانند Tyro Payments، QuietGrowth و Stockspot فعالیت میکنند و هاب جدید شتاب رشد در این منطقه را بیشتر خواهد کرد. یک آزمایشگاه نوآوری در فناوریهای مالی (financial technology innovation lab) نیز در هنگکنگ راهاندازی شده است که روند نوآوری در خدمات مالی به کمک فناوری را تقویت خواهد کرد. کمپانی قابل ذکر دیگری VMoney در است که در فیلیپین فعالیت میکند.


در جامعه علمی و در سمت فناوری، انجمن علوم اطلاعات مالی (Financial Data Science Association) یا FDSA با برگزاری اولین رویداد خود که با حضور اعضای آن شامل محققان حوزههای هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و پردازش زبان طبیعی شروع به فعالیت کرد. FDSA با هدف ایجاد یک گروه تحقیقاتی حول علوم کامپیوتر و آمارهای سرمایهگذاری (investment statistics) شکل گرفته است. در سمت کسبوکار نیز Wharton FinTech در اکتبر ۲۰۱۴ در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا شروع به فعالیت کرد که هدفش اتصال دانشگاهیان، نوآوران، سرمایهگذاران و دیگر رهبران فکری در صنعت فینتک به یکدیگر و همینطور به ایدههایی که خدمات فناوریهای مالی را از نوع تعریف میکنند است. مدرسه حقوق دانشگاه هنگکنگ با همکاری دانشگاه نیوساوث ولز (University of New South Wales) مقاله تحقیقاتی را منتشر کرده که تکامل فینتک و قانونگذاری در زمینه آن را بررسی کرده است.




نشریه فوربس فهرستی از برهمزنندگان پیشرو در فینتک را در ویژهنامه سال ۲۰۱۶ با عنوان global Fintech 50 منتشر کرده است.

در فوریه ۲۰۱۶ گزارشی توسط موسسه حسابداری ارنست اند یانگ (Ernst & Young) به سفارش خزانه علیاحضرت یا خزانه وزارت دولت بریتانیا (HM Treasury) منتشر شد که هفت هاب پیشروی فینتک را مقایسه کرده است. این گزارش کالیفرنیا را از منظر استعدادها و سرمایه در جایگاه اول، بریتانیا را از منظر سیاست دولتی در رتبه اول و نیویورک را از منظر تقاضا در جایگاه برتر قرار داده است.
نقش فینتک در افزایش رضایت مصرفکنندگان در صنعت مالی در دسامبر ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۸ درصد بیشتر از بانکداری بوده است.
در بخش مشاوره مالی کمپانی مانند Fidelity Investments اخیرا با استارتآپی مانند FutureAdvisor شروع به مشارت کرده است که اجازه ورود فناوری به دورن متولیان برجسته را میدهد. چهرههای شناختهشدهای مانند Snoop Dogg، Jared Leto و Nas اخیرا منابعشان را متوجه استارتآپهای نوپای فینتک کردهاند که مثلا میتوان به سرمایهگذاری این چند نفر در استارتآپ Robinhood اشاره کرد.


امور مالی یکی از صنایعی است که که پیشگام تخریب توسط نرمافزارها قرار گرفته چون خدمات مالی مانند انتشارات بیشتر از بیتها درست شده تا محصولات قابل لمس! تا امروز که رگلاتوری سپری برای خدمات مالی بوده و ترکیدن حباب داتکام تاثیری بر آنها نگذاشته، به نظر میرسد بانکهای جهان از موج جدید استارتآپها خیلی خوششان نیاید! با این حال اجرای تهاجمی محرمانگی فعالیتهای بانکی و رگلاتوری انتقال پول به نظر میرسد تهدیدی برای کمپانیهای فینتک است. علاوه بر شرکتهای سنتی، کمپانیهای فینتک اغلب با دیده شک و تردید از سوی رگلاتورهای مالی دیده میشوند. امنیت دادهها یکی دیگر از مسائل رگلاتورها است که به دلیل تهدید هک آنهارا نگران میکند که لازم است دادههای مشتریان و شرکتهای حساس به خوبی حفاظت شود. هرگونه رخنه اطلاعاتی، هرچقدر کوچک میتواند خوشنامی شرکتهای فینتک را تهدید کند. بخشهای آنلاین مالی یکی از اهداف حملات DDOS هم هست. بازاریابی یکی دیگر از تهدیدهای شرکتهای فینتک است که معمولا میخواهند با رقبایی بزرگتر از خودشان رقابت کنند. البته این تهدیدها زمانی که بانکها میخواستند برای اولین بار به مشتریانشان خدمات آنلاین ارائه کنند هم وجود داشت.